س. واسکِز
برگردان: سیاوش عسکری
«تولید سرمایهداری با برخی از شاخههای تولید معنوی دشمن است،
مثلاً، با هنر و شعر.» کارل مارکس(«نظریههای ارزش اضافی»)
مارکس در سراسر آثارش بارها به رابطهی میان هنر و سرمایهداری
(کاپیتالیسم) پرداخته است. از آن جا که برای او بُعد زیبایی شناختی حوزهٔ بنیادی هستی انسانی بود، طبعا به سرنوشت هنر، یعنی تجلی قوای خلاق
انسان، در جامعهی سرمایهداری نیز علاقمند بود. او پس از ارائهی هستهی استثماری
تولید مادی تحت (نظام) سرمایهداری، یادآور میشود که چنین تولیدی «با شاخههای
معینی از تولید معنوی، مثلاً با هنر و شعر، دشمن است.»(۱)